سکولاریستهای مرتد کردستان و رواج بی بندوباری و تبلیغات منفی علیه حجاب اسلامی جهت زمینه سازی فساد و فحشا در جامعه
زمانی که در مدت پنجاه و اندی سال قبل از انقلاب، از جانب حکومت مرکزی ایران به تبعیت از دولت مرتد مصطفی کمال پاشائی ترکیه و با همراهی رهبران مرتد و جیره خوار حزب دمکرات در مهاباد، بی حجابی و بی آبرویی بر مردم تحمیل می شد و به زور اسلحه در مرکز، و با تبلیغات و زمینه سازی موزیانه در مهاباد اهداف کنگره ی موشه دایان در اسرائیل را جهت رواج فحشاء و مواد مخدر و مشروبات الکلی به مرحله ی اجرا در می آوردند، و زمانی که ایران را به فاحشه خانه ی دنیا مبدل نموده بودند و بی اخلاقی ترین فیلم ها و کتاب ها را در راستای اهداف پلید و شیطانی خود رواج می دادند، و مرتدین محلی نیز این گونه تولیدات فاسد فرهنگی شوروی و ایران را در میان خود و مردم ناآگاه کردستان و به خصوص مهاباد در راستای اهداف صهیو صلیبی ها و امپریالیست شوروی به مرحله ی اجرا در می آورده اند، هنگامی که زمزمه ای از عفت، شرافت و پاکدامنی به گوش شان می خورد با تمام وجود آشفته و پریشان شده و با عصبانیت آه و فغان و واویلا به راه انداخته که:
« رژیم می خواهد با تحمیل حجاب و چادر و مقنعه زنان را سرکوب و تحقیر نماید و روز آزادی و روز داشتن زندگی انسانی و برابری را از آن ها سلب نماید و منگنه نماید و به دار آویزد.»[۱]
آنان در مسیر اهداف شیطانی دشمنان دین و مردم چندین دهه زحمت کشیده بودند که بتوانند با شبهه افکنی و فاسد نمودن افکار و اندیشه های مزورانه و عامه فریب و گاهاً اجباراً و به صورت تحمیلی بی حجابی و فرهنگ لختی گری را بر زنان پوشیده و با حجاب مسلمان ما تحمیل نمایند و آنان را ابزاری جهت ارضای امیال شیطانی، نفسانی و حیوانی خود قرار داده و مادران و خواهران ما را با تحقیر و گمراه نمودن هم چون کالایی بی ارزش در خدمت خواهش های نفسانی و تبلیغ کالاهای امپریالیست ها درآمده و زمینه ی فساد تدریجی مردان مسلمان را نیز فراهم آورند تا با رسیدن به این هدف و طی نمودن این مرحله بتوانند راحت تر به اهداف دیگرشان دست یابند.
اما زمانی که دیدند با آن همه تبلیغات زهرآگین و آن همه هزینه ی مالی و جانی تنها قشر بسیار ناچیز آن هم در میان اطرافیان خودشان را توانستند فاسد کنند و اینک هم چون اکثریت قریب به اتفاق زنان مسلمان منطقه دوباره حجاب اسلامی می خواهد به این قشر بسیار ناچیز و اندک هم برگردد و حالت عمومیت و پذیرش همگانی به خود بگیرد، عصبانیت و غیض غیر قابل وصفی به آنان روی آورد چون تمام زحمات و خیانت های خود و رهبران گذشته یشان در حق مردم ساده، بی سواد و زود باور مسلمان منطقه را بر باد رفته می دیدند که گوشه ای از این درد کشنده یشان را این چنین به نمایش می گذارند:
« ما هم چنین شاهد برگزاری یک سمینار تحت عنوان مقام زن مسلمان بوده ایم که رژیم تعدادی از زنان و دختران معلم و دانش آموز را در آن جمع کرد. در این سمینار اراجیفی راجع به حکومت و ضرورت حجاب اسلامی به میان آمد و مطرح گردید که باید حجاب اسلامی به شدت در مدارس رعایت شود… هشت سال مبارزات انقلابی و جنبش در کردستان و تجارب ناشی از مقاومت ها و مبارزات دانش آموزان به جمهوری اسلامی اجازه ی تحمیل و پیاده کردن سیاست های خود در مدارس را نداده است… آن ها می خواهند با استفاده از تمام وسایل و شیوه ها نظیر تهدید خانواده های دانش آموزان و به کارگیری مرتجعینی نظیر امام جمعه ها و عوامل مزدور و جاسوسان از اول مهر این هدف را تعقیب نمایند. باید با مشت پولادین اتحاد بر دهان رژیم بکوبید و این توطئه را خنثی کنید. باید از همان روز نخست پاسخ دندان شکنی به جمهوری اسلامی داده شود.»[۲]
بله، برای آن زمان که مرتدین هیچ رسانه ی تصویری نداشتند این گونه مطالب هم خیلی جالب است و هم خیلی روشن که هیچ عذر به جهالتی برای کسی نمی ماند. چون نه نیاز به خواندن دارد و نه به سواد بلکه گوش هایی حقیقت شنو و چشمانی بینا می خواست. اینان مرتد بودن خود را با عمل خود، با گفتار خود و از طریق رسانه های گروهی خود هزاران بار به اثبات رسانیده و اعلام داشته اند، اما زمانی که جاهلین عمداً آن ها را مسلمان فرض کرده و برایشان عذر می تراشند کثیف ترین دشمنان دین و اسلامند که تیغ تبلیغی اینان هزار بار مسموم تر از شمشیر آغشته به خون کفار و مرتدین مسلح عمل کرده است.
به نظر شما آزادی و برابری در ادبیات این پلیدان خون آشام چه معنی و مفهومی دارد که تحمل یک روسری را در تمام دنیا نمی کنند. چرا این ها می خواهند که زن حتماً لخت گردد؟ اصلاً یک روسری چیست که این قدر مرتدین از آن می ترسند و بر لختی گری و بزصفتی تاکید می ورزند. نگاه کنید زمانی که کلیه ی زحماتشان را بر باد رفته دیدند در کمال ناامیدی چه می گویند:
« رژیم تا حدودی توانسته حجاب را در میان دختران دانش آموز بر پا دارد که این نشان بردگی و نشان توهین و تحقیر است که خانواده ها باید این توهین ها را به خود قلمداد کنند.»[۳]
این ها ام الفسادها به شیوه ای دارند صحبت می کنند که انگار انقلاب ایران بود که حجاب را به میان کردهای اهل سنت آورد در حالی به شهادت تاریخ این مسئله اصلاً هیچ ارتباطی با این حکومت و یا حکومت های ما قبل آن هم ندارد و حتی به گواهی تاریخ و اسناد به دست آمده زنان این مناطق قبل از اسلام هم پوشیده بودند و اصلاً چیزی به نام فرهنگ لختی گری و بز صفتی در میان شان وجود نداشته است.
این گونه از این شاخه به آن شاخه پریدن ها همه اش بازی است هدف چیز دیگری ست که به صراحت در آن زمان قدرت گقتنش را نداشتند چون از مردم می ترسیدند و به مردم هم جهت رسیدن به اهداف شان نیاز داشتند.
این ها به صراحت اعلام کرده اند که نه به سیاست اسلامی، نه به اقتصاد اسلامی، نه به اخلاق اسلامی، نه به آموزش و پرورش اسلامی، نه به جامعه ای اسلامی و نه به هیچ کدام از نشانه های اسلامی هیچ که اعتقاد ندارند بلکه حداقلش با در پیش گرفتن سیاست «سکولاریزاسیون» خود در صدد طرد و از بین بردن دین اسلام و کلیه ی شعایر اسلامی اند. اما با تمام این احوال نوکران مزدور و غیر مزدورشان جهت تحمیق بیشتر مردم و استحمار ستم دیدگان آنان را در ردیف مسلمین قرار می دهند.
آمده است که مریدی راجع به شیخش دروغ های فراوانی پخش می کرد. مثلاً به مردم می گفت: شب که شما خواب بودید شیخ در فان کشور فلان کس را نجات داد، در فلان سرزمین فلانی را شفا داد در فلان مکان فلانی را از غرق شدن نجات داد و به فلان خانواده ی یتیم سر زد و… .
شیخش وی را به حضور طلبیده و به او گفت: آدم دروغگو چرا این اراجیف را به من نسبت می دهید. من کی این کارها را کرده ام. من روحم نیز از این دروغ ها خبر ندارد و… . اما مرید در پاسخ می گفت: شیخ جان، قربانتان گردم شما تمام این کارها را انجام داده اید و خودتان خبر ندارید.
درست به همین منوال مرتدین اعم از دمکرات ها و کمونیست ها و دیگر اسم هایش که همگی انشعاباتی از سکولاریسم اند به صراحت اعلام کرده اند که عیچ اعتقادی به اجرایی شدن احکام و قوانین سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… اسلام در جامعه ندارند و اصلاً احکام و قوانین دین به درد جامعه ی امروزی ما نمی خورد و هدف شان را سکولاریزاسیون و پاک نمودن جامعه از احکام و قوانین دینی اعلام می کردند تا به جای آن احکام ساخته شده ی دست خود و اربابان شان را جایگزین نمایند. اما طرفدارانی که خود را به حماقت، خود فریبی و دیگر فریبی، نفاق و ریاکاری مبتلا نموده اند از یک طرف، و عقل گرایان تأویل تراش بی خبر از قرآن، سنت، سلف صالح و در کل دین اسلام، از جانب دیگر با آلوده کردن بیشتر عقاید مردم و گل آلود کردن بیشتر جامعه مرتدی را یا حامی خدا ، قرآن ، سنت صحیح و اجرای احکام خدا و رسولش صلی الله و علیه و سلم می دانند یا این که با مطرح کردن عدم وجود کفار در جامعه، مومنین ملحد سراپا ایمان و… آن هم با چنگ زدن به اختراعی نامبارک چون رسالت کبری و رسالت صغرای رسول الله صلی الله علیه و سلم و الهامات خاص و… قاسملو مرتد، مهتدی مرتد، پاتریس لومومبا، مهاتما گاندی گاو پرست و… را در ردیف مجاهدین و مبارزین راستین دفاع از حقوق مستضعفین معرفی نمایند. چیزهایی که شیطان نیز از گفتن این اراجیف (به شاهدی قرآن و سنت صحیح) ابا داشته است. این ها را ملحدین سراپا ایمانی می دانستند که هدف شان رفع تبعیض است و راه شان راه انبیاء و صالحین است. و این چنین با گل آلود کردن عقیده ی مردم راه راست و ناراست را در هم آمیختند و به خاطر قحط الرجال بودن منطقه از دانشمندان موحد متعهد مبارز در آن برهه ی خاص، بسیاری از فرزندان مسلمین در دام کفار و مرتدین افتاده و مرتدین نیز با همین بچه مسلمان ها به شکار و قتل و عام هر ندای مخالفی پرداختند تا حدی که در رسیدن به امیال پلیدشان هیچ ارزشی برای خون انسان ها قایل نبودند چون آنی که کشته می شد مسلمان بود و آنی هم که می کشت باز بچه مسلمان بود و خون هر کدام که ریخته می شد برایش فرقی نداشت.
ولله الحمد والمنه
و الله اكبر
ابوسلیمان هورامی
[۱] . رادیو شیطانی کومله مورخه ی ۶/۲/۶۷
[۲] . رادیو شیطانی کومله به تاریخ ۲۶/۹/۶۶
[۳] . رادیو شیطانی کومله ۲۶/۹/۶۶