اُورمَزدَ(اهورامزدا) خدای تولیدی آشوریها یا ایرانیان ؟

اُورمَزدَ(اهورامزدا) خدای تولیدی آشوریها یا ایرانیان ؟

 

ارائه دهنده : آنتی سکولاریسم

وام گرفتن فرهنگ از همسایگان امری عادی و طبیعی در گذشته و حال است. برخی میخواهند تلقین کنند که جهان هر چه علم و دانش دارد، بدهکار ایرانیان است!! البته این سخن تا حدودی درست است ولی نه اینکه بشریت دار و ندارش را مدیون ایرانیان باشد. در حقیقت آریاییها خود وارث فرهنگ و دانش مردم بومی فلات ایران و سایر سرزمینها که توسط کوروش، کمبوجیه و داریوش اشغال شد، شدند؛ خود این دانش را تا حدودی تکامل دادند و به سایرین منتقل کردند. در ادوار مختلف تاریخی مردم سرزمینهای مختلف در پیشبرد علم و دانش و تکامل فرهنگ جهان نقش داشتند. اینکه ایرانیان را صاحب تمام این جنبش بدانیم و یا اینکه نقش ایرانیان را در این امر نفی کنیم، هر دو گزافه گویی است.

اما بحث امروز ما در مورد، خدایی است که به نام خدای ایرانیان معروف است: اهورامزدا یا اورمزد. برخی نشانیها وجود دارند که این گمان که ایرانیان اهورامزدا را از آشوریها گرفته اند و این خدا یکی از ربّ النوعهای آن سرزمین باشد که سرزمین بخش است، قوت میبخشد.

 

به بررسی دلایل میپردازیم:

۱)بحث زبانی:

در ترجمه نام اورمزد یا اهورامزدا، زرتشتیان همواره سعی در آوردن بهترین معنا را دارند و گاهی آنرا به «مینوی هستی بخش» ترجمه میکنند و گاهی به «خدای خرد» برگردان مینمایند، البته من در جایی هم معنی «خدای نورانی» را دیدم که فکر نمیکنم موثق باشد. همچنین برخی منتقدین نیز جزء اهورا از این اسم را به هور و خورشید نسبت میدهند، بعد آن را به خدای روشنایی معنی میکنند.

امّا در کتیبه بیستون، اسم خدای ایرانیان با تلفظ اهورامزدا نیامده است و این نام را خاورشناسان به اشتباه اینگونه تلفظ میکنند. اگر تلفظ صحیح کلمه را در نظر بگیریم، آنگاه معنای دیگری از این کلمه برای ما مکشوف میشود که به این برداشت ما کمک فراوان میکند.

تلفظ صحیح آنچه به خط میخی در کتیبه بیستون آمده است چنین است:

اُرمَزدَ (Or-Mazda)

حال بیایید به موشکافی معنی این کلمه بپردازیم. این واژه ترکیبی توصیفی است از دو واژۀ « اُر» و «مَزدَ».

جزء نخست این ترکیب از واژه های شناخته شده در غرب ایران کهن و بین النهرین و به معنای «شهر و سرزمین» است. این کلمه را با پسوندهای مختلف بر مناطق جغرافیایی مختلف و شهرهای متعدد پیدا میکنیم. برای مثل “اورشلیم” به معنای سرزمین و شهر آشنایی و سلامت، “ارومیه(اورمیه)” به معنای شهر و سرزمین پرآب، “ارامان(اورامان)” به معنای شهر امنیت و “اربیل(اوربیل)” به معنای شهری در میان کوهها، میباشند. این نام را ابتدای بیش از بیست شهر و خطۀ دیگر در بین النهرین و غرب ایران همراه پسوندی دیگر میبینیم: اوراشنو، اوریدو، اوراش، اورکیش، اورتنا، اوریکاتو، اوریاکی، اوراندوش، اوربیلوم، اورزبابه، اورنانشه، اورغه، اورکاگینه، اورارتو، اورها، اوریدو، اریحا، ارزانا و از همه معروفتر شهر “اور” که محل تولد حضرت ابراهیم(ع) است. در زبان بابلی و آشوری، «ار=ur» و «اری=uri» به معنای مطلق شهر و یا یک شهر است.

 

جزء دوم این ترکیب یعنی «مَزدَ» همان کلمه ای است که در فارسی جدید به «مُزد» تبدیل شده است که خاورشناسان آن را به خطا «muzd» مینویسند. این کلمه در اوستایی «میژد» آمده است و در پارسی مانوی آنرا بدون هیچ هجایی(mzd) میبینیم. در فرهنگ پهلوی به صورتهای «mozd» و «mizd» و به معنای پاداش و اجر و اجاره بها، آورده اند. این کلمه حتی در زبان گوتیک و زبان اوستی نیز به صورت mizd و mizdō و باز هم به معنای پاداش و اجر آمده است.

 

اینک معنی اُرمَزدَ مورد اشارۀ داریوش کامل میشود و این صفتی است برای خدای داریوش که در اصل آشوری است: خداوندی که شهرها و سرزمینها را به عنوان اجر و پاداش میدهد، یعنی خدای «سرزمین بخش».

 

۲)توصیفات داریوش و شاهان هخامنشی از اورمزد(اهورامزدا):

 

داریوش و دیگر شاهان هخامنشی از این خدا بیشتر در جایی یاد میکنند که به تصرف سرزمینها و شکست دشمنان و یا فهرست متصرفات خود، اشاره میکنند:

 

«داریوش شاه گوید: این است قلمروی پادشاهی من: از سکائیه تا سغدیان تا مملکت کوس(نوبیه)، از سند تا سارد. اهورامزدا آن را به من واگذار کرده است. او که بزرگترین خدایان است و مرا و خاندان مرا پشتیبان است.»(Dph به نقل از پی یر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشی، ص۳۸۶)

 

«آریارمن شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس، پسر چیش پیش شاه، نوۀ هخامنش. آریارمن میگوید: این کشور پارسی که من دارم دارای اسبان خوب و مردان خوب(است). خدای بزرگ اهورامزدا آن را به من داد. به خواست اهورامزدا من شاه در این در کشور هستم»(کتیبۀ آریارمن، به نقل از شارپ، ص۲۱)

 

تکیه کلام داریوش در کتیبه بیستون و به هنگام جنگ بر سر تصرف شهرها و سرزمینها و به هنگام فتح و تصرف سرمینها این است: «اُرمَزدَ مرا یاری داد»

 

پس اینجا نیز میبینیم که کار اورمزد در این کتیبه ها و دستنوشته ها، دادن سرزمین به شاهان است، که باز هم نظر وام گرفته شده بودن این خدا از خدای سرزمین بخش آشوریان را تقویت میکند.

 

۳)شباهت تصویر اهورامزدا و خدای آشوریان در کهنترین کتیبه ها:

 

البته در کتیبه های زمان ساسانیان اهورامزدا مردی است که بر اسب سوار است ولی در یک کاشی متعلق به قرن نهم پیش از میلاد، اهورامزدای ایرانیان را به شکل مردی بالدار میبینیم که بالاتنه اش مرد و پایین تنه اش پرنده است و به طرز شگفتی در یک مهر آشوری متعلق به قرن نهم پیش از میلاد نیز، همچین موجودی بالداری با بالاتنۀ مرد و پایین تنۀ پرنده میبینیم که از خورشید برآمده و ناظر بر مراسم است(تصویر این دو را میتوانید در کتاب جیمز.پ.پریکاردو، شرق میانۀ باستان، صفحه ۱۸۰ و صفحۀ ۲۲۳ ببنید)

 

جای پرسش است که سنبل اهورامزدای ایرانیان در میان سنگنوشته های آشوریان که زرتشتی نبودند چه میکند؟

 

منبع متن: دوازده قرن سکوت

 

 

7 دیدگاه در “اُورمَزدَ(اهورامزدا) خدای تولیدی آشوریها یا ایرانیان ؟”

  1. به نام خدا
    سلام به شما دوست گرامی
    من هم مثل شما از چندسال پیش به این قضیه مشکوک شدم و تحقیقاتی کردم
    راستش نتیجه ای که گرفتم شاید عجیب باشه اما هرچه تحقیق کردم بیشتر اطمینان پیدا کردم که شاهینی که در مصر باستان بوده و همینطور در تمدن بابل بوده با شاهینی که در ایران بوده به نام نشان کوروش یا اهورامزدا یکی هستش . اگر به تاریخ و سرچشمه خدایان باستان رجوع کنید میبینید که به وضوح اشاره شده که اهورا مزدا خود پسر یکی از خدایان باستانی است که در همه جا از هندوستان گرفته تا ایران و بین النهرین و مصر
    همه جا ردپای این شاهین مرموز پیدا میشه در این که این شاهین انسان نیست جای هیچ تردیدی وجود نداره
    شاید بتوان از سازمان ملل و نهادهای بین المللی که ارادت خاصی به کوروش و منشورش دارند و همه این سازمانها پشت پرده تحت سلطه یهودیان هستند راحت تر به اصل ماجرا پی برد . با یک سرچ ساده در اینترنت در موارد مختلف میتوان شباهت عجیب یک مرد بالدار با یک سطل و یه حلقه یا میوه درخت به دست دیگر با شاهینی که در بابل و مصر است به این حلقه کشف نشده پی برد و مخصوصا از ایات قران که در بسیاری موارد خدای مهربون بارها به بندگانش درباره اصلی ترین دشمن انسانها هشدار داده تا فریب نیرنگهای بیشمارش را نخوریم . اگر مایل بودین عکسهای عجیب زیادی از سنگ نوشته های باستانی و همکاری بیشمار انسان و شیاطین و پرستش انها توسط انسانها در گذشته های دور دارم
    موفق باشید
    یا الله مدد

  2. بگید معبودان باستان بهتره چون خدا که نبودند!!!(معاذالله) فقط توسط مشرکین پرستش میشدند مثل پرستش امامان توسط روافض! امامان که خدا نیستن ولی روافض اونارو مثل خدا میدونند از شفا بگیر تا دید ماوراطبییعی تا ….

    1. تو که از تشیع اطلاع درستی نداری و خودت در گمراهی هستی به هزار و یک دلیل پس حق اظهار نظر درمورد مذهب حقه شیعه اثنی عشر را نداری.محترمانه

  3. اینهمه دشمنی با تاریخ و فرهنگ ایران به چه خاطر است. منبع شما از نویسنده ایست که بیشترین دشمنی رو با تاریخ ایران داشته است. خدا روز به روز گمراه ترت کنه.

    1. متاسفانه شباهت معماری هخامنشی و اشوری بسیار زیاده
      واقعه ی حمله ی اشوریان به ایلام و با خاک یکسان کردنش همونطور که توی الواح موجود هم هست باز هم مانع این نشد که کوروش تحت تاثیر خدای اشور و امپراطوری اشور قرار نگیره

  4. خدای خورشید که در میان سومریان باستان با نام‌های شمش shamash و اوتو utu شناخته می شده در واقع همان خدای خورشیدی هست که در ایران با نام اهورامزدا و در مصر هم با نام رع Ra شناخته می شود.بعدها وی به عنوان هلیوس helios در یونان باستان به عنوان ایزد کم اهمیت تری مورد توجه بود.
    نمادهای این ایزد هم عبارتند از : آتش از آن بابت که نماینده خدای خورشید در زمین هست در میان زرتشتیان مقدس بوده و عبادت می شود. این نماد فروهر هم که به اشتباه آن را نماد ایران باستان می دانند در واقع از خدای آشور گرفته شده و مردی را نشان می دهد که در ارابه پرنده آتشین هنگام روز در آسمان پرواز می کند و شب به دنیای مردگان رفته و میان آنها دادگری می کند و به همین دلیل به وی خدای عدالت نیز گفته می شد. با این حال، اگر به خود اسم shamash نگاه کنید شباهت عجیبی میان آن و samyaza نام رهبر فرشتگان سقوط کرده در کتاب انوخ enoch پیدا خواهید کرد. حتی با استناد بر اینکه رع نیز شب ها به جهان زیرین می رفت و شکل قوچی را به خود می گرفت که خورشید یا مشعلی نیز میان دو شاخ وی روشن بود. این موجود بعدها توسط یهودیانی که به اورشلیم مهاجرت کردند و بعد از آن توسط شوالیه های معبد یا همان تمپلار ها، با نام بافومت baphomet پرستیده شد. مار و عقاب و چشم جهان بین (از آن بابت که نور خورشید بر همه جا می تابد و از تمامی آنچه در زمین می گذرد آگاه است) نیز از نماد های آن هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *