- شورای اوالی الامر و جایگاه حیاتی آن در وحدت بین مسلمین و دوری از شرک فرقه گرائی(قسمت پنجم)(۳۵۷)واکنش عموم مسلمین در برابر جنگ روانی دین سکولاریسم
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
در جريان تحقق بخشيدن به اتحادهاي مشترك، مؤمنين بايد هميشه بر اين مسئله اساسي واقف بوده و مراعات نمايند: كه در مبارزه بايد با هم متحد شد تا در جريان وحدت، مبارزه مشتركي را انجام داد. اتحادهايي كه ما طرفدار آنها هستيم به معناي تجمع نابخردانه و سازش بدون برنامه نيست. ما طرفدار آنيم كه با رعايت اصول اسلامي با نيروهاي ضد سکولاریستی همگام شده و نيروها را در مبارزه عليه نيروهاي اهريمني و در پشتيباني از ملتهاي مسلمان و كمك به آن با هم متحد كنيم.
در جريان گسترش مبارزه اسلامي مشترك و توفنده، ضمناً اين ضرورت پيش مي آيد كه عناصر محدودبين، قاصر و يا افراطي و يا سازشكار را مورد انتقاد قرار داده و اين خصلتهاي ناپسند را طرد كنيم. از عناصر ضد دشمن پشتيباني كنيم و آن را ترغيب نمائيم.
تكيه كردن گرايشهاي مذهبي و تفسيري بر استقلال فكري محدود خويش يكي از مسائل مهم جنبش اسلامي است. فقط هنگامي كه استقلال كليه گرايشهاي تفسيري از دين اسلام تضمين يابد، هر گروه و يا حزب خواهد توانست در روند اتحاد با خيزش توفنده اسلامي ياري رسانده پيروزي را تسريع بخشد.
استقلال در انديشه و آزادي در بيان حق قابل احترام و خدشه ناپذير هر يك از گرايشهاي اسلامي است و هيچ كس حق ندارد به آن تعرض كند. هر تفسيري نيز به سهم خود مؤظف است به استقلال ساير تفاسير اسلامي احترام گذارد.
احترام گذاردن به استقلال شرط مقدم و مبناي يكپارچگي مسلمين و همكاري بين آنهاست امر يكپارچگي و همكاري بين تفاسير برادر فقط هنگامي مي تواند واقعاً اختياري، پايدار و صميمانه باشد كه كلية تفاسير و گرايشهاي مذهبي متقابلاً استقلال يكديگر را رعايت كنند. اگر اين اصل اساسي زير پا نهاده شود مسائل بغرنجي بين تفاسير برادر بوجود مي آيد. و يكپارچگي جنبش اسلامي از بين رفته، مشكلات جدي بر سر راه جنبش پيشرونده بيداري اسلامي پديد خواهد آمد.
در ساليان اخير و شايد هم بتوان گفت و قطعاً درست است، در قرنهاي اخير در جنبش و سيل خروشان و ظلم برافكن اسلامي اين اصل در مناسبات بين تفاسير اسلامي زيرپا نهاده شده است. از اين رو در جنبش بين المللي و حتي منطقه اي اسلامي مسائل بغرنجي پديد آمده است و موانع جدي بر سر راه تحقق بخشيدن به امر يكپارچگي فرق و تفاسير برادر بوجود آمده است .
كليه گرايشات و تفاسير بايد متقابلاً به يكديگر احترام گذارند و در اين راستا موضع تساوي حقوق بگيرند، آنها بايد مشتركاً تلاش ورزند تا مناسبات اسلامي باقي و برجا بماند. كليه گرايشات و تفاسير اسلامي و انقلابي ، با حقوقي يكسان به مثابة عضوي از جنبش اسلامي و انقلابي به اسلام ياري مي رسانند.
بدانيم تنها راهنماي كردار و رفتار مسلمين ملت ما اسلام است. و خط مشي و سياست جنبش بيداري اسلامي بر اساس كاربرد خلاق اسلام با در نظر گرفتن شرايط خاص سرزمين خودمان تنظيم شده است. جز اين، براي ما ايدئولوژي ، جهانبيني و تئوري رهبري ديگري نمي تواند وجود داشته باشد. مومنين نبايد هرگز نسبت به ديگر تفاسير و گرايشات برادر رفتار اغراق آميز داشته و انديشه هاي خود را بر ساير فرق تحميل نمايند. بين تفاسير و گرايشات اسلامي نبايد تحميل كرد كه گرايش و تفسيري ساير تفاسير و گرايشات را تحت فشار قرار دهد. يا اينكه در امور داخلي آنان دخالت نمايد، چون تابع اراده آنها نيستند و از آنان پيروي محض نمي كنند.
با اين وجود با قرنها تجربه و سيه روزي براي كليه مسلمين، امروز هم، در جنبش اسلامي، در بسياري از نقاط، هنوز پديده هائي وجود دارد كه نشان مي دهد برخي از فرق و تفاسير بينشها و خط مشي دروني خود را به تفاسير و گرايشات ديگر تحميل مي كنند. بر آنها فشار مي آورند و در امور فردي و شخصي آنها دخالت مي نمايند.
زيرا اين تفاسير نمي خواهند بينشها و خط مشي هاي فردي و دروني آنان را كه خيلي جزئي هم هستند بپذيرند. البته ملت ما نيز از اين قاعده مستثني نبوده و تجربيات تلخي داشته است . اما جنبش بيداري اسلامي لگد جانانه اي بر عناصر فرقه ساز فرقه پرست و ضد وحدت زده و تفكر و انديشه اشان را از خود دور ساخته و بيرون رانده است. چون در اين زمان ديگر با وجود تجربيات متعدد، تلخ و وحشتناك گذشته و زمان حاضر تحملش براي بيداري اسلامي دشوار است. با وجود اين بايد مسئله را براساس خواسته هاي اسلامي انقلاب و تمايل به استحكام و يكپارچگي در درون جنبش حل كرد.
گرايشات اسلامي بايد مشتركاً در مورد مسائل مهم كه مورد توجه همه آنهاست بر اساس ارزيابي و نتيجه گيري هاي مشتركي كه با هم به توافق رسيده اند، تصميم بگيرند و عمل كنند. فقط بدين ترتيب وحدت اراده و عمل تضمين خواهد شد .
هيچ گرايش انقلابي حق ندارد كه در مناسبات با گرايشات برادر به ذهني گري درافتد. مؤمنين نبايد سبكسرانه در مورد گرايشات اسلامي برادر قضاوت كنند. و بخاطر اينكه تفسيري در امور فردي خود به حرف آنها گوش نمي دهد و نظرهاي ديگري از دين اسلام دارد نسبت به او با پيش داوري برخوردار نمايند.
هيچ مومني مجاز نيست رفتار و كردار تفاسير برادر را فقط از اين رو چون مثلاً با نظر آنها توافق ندارد با اسلام متضاد تلقي كند. همچنين هيچكس حق ندارد و مجاز نيست كه بر تفاسير و گرايشات برادري كه در پاره اي از مسائل جزئي فردي موضع مستقلي دارند از روي هوي و هوس برچسب زند. برخي به جنبش بيداري اسلامي و به برخي از تفاسير اتيكت هائي مانند، وهابي، برلوي، اخواني، مكتبي، خوارج ، تکفیری ، جماعت تبليغي، درويش منشي، صوفي صفتي و… مي زنند. كه اينها لاطائلات و اراجيفي بيش نيستند.
جنبش بيداري اسلامي قاطعانه فقط از «اسلام» دفاع مي كند از اين رو ما مسلمين عليه كليه گزارشات و نظرات منحرف كننده و رنگارنگ به پا خاسته ايم و عليه آنها مبارزه مي كنيم.
مومنين نبايد اغراق كنند و هر آنچه را كه خودشان انجام مي دهند درست بدانند و آنچه ديگران انجام مي دهند نادرست تلقي كنند. بين مجاهديني كه براي امر مشتركي مبارزه مي كنند نبايد چنين نمودها و تظاهرات بسيار ناسالم را تحمل كرد. راهنماي كليه مسلمين جهان قرآن ، سنت صحيح ،روش سابقون الاولون وشورا است.
با وجود اين آنها مي توانند بدليل عدم وجود شوراي اولي الامر جهاني اسلام، كم و بيش تفاسير مختلف در مورد اين يا آن مسئله جزئي اختلاف داشته باشند. ولي در اين موارد نيز بايد نسبت به يكديگر با حسن تفاهم روبرو شده و صادقانه مسائل را مشتركاً مطرح سازند و براي يكپارچگي تلاش ورزند. چنين رفتاري يك وظيفه ديني است كه كليه مسلمين بايد نسبت به يكديگر رعايت نمايند.
ما نمي خواهيم در طرف كسي قرار گيريم. اگر كسي از ما بپرسد شما در كدام طرف قرار داريد پاسخ خواهيم داد ما در موضع اسلام و در موضع انقلاب اسلامي قرار داريم. و بر اين باوريم كه يك خط مشي يكسان و همگون در جنبش اسلامي به هيچ وجه تنوع برداشتها و تفاسير را نفي نمي كند.
مسلمين بايد روحيه عظمت طلبي را در درون جنبش اسلامي مهار كنند. درست به هنگامي كه روحيه عظمت طلبي سركوب شود آنگاه آزادي كليه تفاسير و برداشتها بطور يقين و اطمينان بخش تضمين خواهد شد و مناسبات بين تفاسير اسلامي برادر مي تواند در مسير سالمي بسط و گسترش يابد. يك مسلمان و مؤمن نبايد كوركورانه بي آنكه از خود اعتقادي داشته باشد از ديگران پيروي نمايد.
ما ديگر عاقل تر از آنيم كه در طول اين همه سال تجربه انقلابي و مبارزاتي جهان اسلام در گذشته و حال به اين امر واقف نشده باشيم كه دفاع از معتقدات خود و مبارزه سرسختانه بخاطر آن يكي از خصائص اصيل مسلمانان مي باشد. و بايد براساس اصول اسلامي و با در نظر گرفتن شرايط موجود و واقعي جهان اسلام و سرزمينمان خط مشي و سياست خود را بطور مستقل تعيين نمائيم و اجرا كنيم تا بدين ترتيب امر انقلاب و ساختمان سرزمينمان را به پيش بريم.
ما به مثابه يك مسلمان روحيه جناحي طلبي و گرايشات ناسيوناليستي را بطور قاطع رد مي كنيم. ما به روحيه همكاري و همبستگي بين مؤمنين و مسلمين فوق العاده ارج مي نهيم. ما به تجربيات ديگر جنبشهاي اسلامي احترام مي گذاريم و ضروري مي دانيم كه از يكديگر بياموزيم.
متحد شدن با يكديگر و همكاري بر اساس حقوق يكسان و تحكيم ابراز همبستگي اسلامي، خط مشي درستي است كه جنبش بيداري اسلامي در مناسباتش با مسلمين و حتي آزادي خواهان غيرمسلمان اهل کتاب و شبهه اهل کتاب بي ترديد در پيش گرفته است.
اين خط مشي نه فقط با انقلاب و ساختمان سرزمين ما بلكه با خواسته هاي جنبش ساير ملل اسلامي و آزادي خواهان غير مسلمان اهل کتاب و شبهه اهل کتاب نيز كاملاً منطبق است. همچنين اين خط مشي كمكي است به بر طرف ساختن مشكلاتي كه امروز در جنبش اسلامي پديد آمده است و نائل شدن به يكپارچگي واقعي . جريان و سير تكامل اوضاع انقلابي جهان اسلام و يك سلسله وقايع كه در ساليان اخير در جنبشهاي اسلامي بوقوع پيوسته اند بار ديگر به وضوح نشان داد كه خط مشي و سياست جنبش بيداري اسلامي صحيح است.
در حال حاضر موقعيت بين المللي ما بسيار بغرنج است. جهانخواران در راس آنان امپرياليستهاي خارجي به سرکردگی آمریکا و جنبشهاي شبه انقلابي مرتدین فريب خورده داخلي، پيوسته خشمناكتر تلاش مي ورزند جنبش انقلابي و اسلامي در حال رشد ملت ما را سركوب و موقعيت بين المللي را بي اندازه و خيم تر كنند.
در جهان اسلام و در درون جنبش آزاديبخش اسلامي بسياري از مسائل بغرنج پديدار شده و بين احزاب انقلابي و اسلامي وحدت وجود ندارد. اين اوضاع موانع معيني بر سر راه شكوفائي جنبش انقلابي جهان اسلام بوجودآورده و ناگريز بر انقلاب و ساختمان سرزمين ما تاثير مي گذارد.
ما بايد اوضاع كنوني و موقعيت داخلي جنبش بين المللي اسلامي را دقيقاً تجزيه و تحليل كنيم. بايد شناخت درستي از آن داشته باشيم و آنرا صحيح ارزيابي كنيم. ما بايد جهت و مسير خود را براي فعاليتهاي اسلامي داخلي و خارجي جنبش متناسب با موقعيتي كه پديد آمده تعيين نمائيم و قاطعانه در آن گام بنهيم. همچنين ما بايد كليه اعضاء جنبش و تمام مومنين را از نظر جهانبيني اسلامي نيرومندانه مسلح سازيم تا بدين وسيله آنان در هر موقعيتي صميمانه گرد دولت و حکومت اسلامی ما که سالهاست تشکیل گردیده باهم متحد شوند و براي پيروزي انقلاب جهاني اسلام قاطعانه مبارزه كنند.