اشتباه کردیم که سکولاریستها را مجرم ندانسته و آنها را تروریستهای بالفطره ننامیدیم (۱)

اشتباه کردیم که سکولاریستها را مجرم ندانسته و آنها را تروریستهای بالفطره ننامیدیم (۱)

به قلم: احسان. ف (باتصرف)

۱️⃣ علی رغم تمام جنگ‌هایی که غرب  سکولار آن را شعله‌ور کرده است مانند جنگ جهانی اول که در آن تعداد کشته شدگان به ۷ میلیون و تعداد مجروحان به ۲۱ میلیون نفر می رسید، بازهم ما سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و آنها را تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۲️⃣ و هرچند در جنگ جهانی دوم سکولاریستها تعداد کشته شده ها به ۵۰ میلیون و تعداد مجروحان به ۹۰ میلیون رسید و هزینه این جنگ خانمان سوز ۳۷ ترلیون جنیه استرالیایی شد، چنانکه در هر ساعت یک میلیون جنیه هزینه می‌شد با این همه سکولاریسم و سکولاریستها را در جنگ جهانی دوم نیز مجرم ندانستیم؛ اما اشتباه کردیم.

۳️⃣ علی رغم تمام وحشی گری های غرب سکولار و در رأس آن آمریکا که بیشترین سلاح را در طول تاریخ بکار برده و فاجعه ای که با کشتن ۵۰۰ هزار نفر بوسیله بمب اتم در ژاپن به بار آورد، با وجود این بازهم سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و آن را تروریست نخواندیم؛ اما اشتباه کردیم.

۴️⃣ علی رغم اینکه امواج بمب اتمی تا ۱۰۰ مایل دورتر از محل انفجار را در بر گرفت و علایم اصابت آن در افرادی که هزاران مایل دورتر از محل انفجار بمب در ژاپن بودند، دیده شد، سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و آنها را تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۵️⃣ امریکا کشوری سکولار که به اصطلاح پیام آور صلح است و تمدن سکولار غربی را رهبری می کند، تمدنی سراسر قتل و ویرانی و شکنجه؛ با گذشت فقط چند سال بمبی هیدروژنی ساخت که یک میلیون بیشتر از بمب اتم، ویرانگر و کشنده است و آن را در ماه مارس سال ۱۹۴۵ آزمایش کرد.

۶️⃣  آمریکای سکولار که پیام آور صلح و رهبر دمکراسی دنیاست، در دهه شصت قرن گذشته سه میلیون و چهار صد هزار نفر ویتنامی را برای این کشت که رئیس جمهوری را که دوست آنان بود به ریاست بگمارد؛ و این تعداد کشته به اعتراف وزیر دفاع آمریکا روبرت ماکنامارا می باشد؛ اما بازهم ما سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و آنها را تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۷️⃣ با وجود اینکه سکولاریسم و سکولاریستها و صهیونیستهای سکولار و استعمار غربی باعث مهاجرت ۷ میلیون مهاجر مسلمان فسلطینی از سرزمین شان شدند و این سرزمین را به صهیونیستهای سکولارتسلیم کردند، بازهم سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۸️⃣ علی رغم اینکه نیروهای آمریکای سکولار کینه دوز، جزایر سامار اندوزی مسلمان را به زورِ آتش و خمپاره تبدیل به جزایر اکثرا غیر مسلمان نشین کرده و اسم فلیپین را بر آن گذاشتند (فلیپین منسوب به پادشاه فلیپ، پادشاه اسپانیا است)، بازهم سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانسته و به تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۹️⃣ با اینکه روزنامه نگار آمریکایی که در حمله خونین به جزایر سامار حاضر بوده می‌گوید: سربازان آمریکایی تمام مردان، زنان، کودکان زندانی و اسیری که گمان می رفت سنش بالاتر از ده سال است کشتند، زیرا آنان معتقد بودند که فیلپینی فرقی با سگ ایشان ندارد، خصوصا با فرمانی که فرمانده ایشان ژنرال فرانکلین برای آنان صادر کرده بود، مبنی بر اینکه: (نه اسیر می‌خواهم و نه می‌خواهم در این مورد چیزی نوشته شود). و همه سربازانی که دست شان به خون این مردم آغشته بود، سکولار بودند؛ با این همه سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم نخواندیم و آنها را تروریست خطاب نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

????علی رغم اینکه استعمار سکولار در یک روز و با یک حمله ناگهانی هشتاد هزار مرد و زن مسلمان را در جزیره ماداگاسکار به قتل رساند چنانکه بشریت در طول تاریخ مانند آن را شاهد نبوده است و آداب جنگ در تمام عصرها چنین چیزی را ندیده است، با این همه بازهم ما سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانسته و تروریست توصیف نکردیم؛ اما اشتباه کردیم.

۱️⃣۱️⃣ سکولاریسم و سکولاریستها را مجرم ندانستیم و تروریست توصیف نکردیم حال آنکه به اتفاق مورخین منصف استعمار  سکولار فرانسوی ۱۵ میلیون مسلمان را در الجزائر قتل عام کرد.

بازنشر بیانیه ی شورای «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در مورد انتخابات شوراهای مختلف دارالاسلام ایران

بیانیه ی شورای «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در مورد انتخابات شوراهای مختلف دارالاسلام ایران

بسم الله الرحمن الرحيم . الحمد لله والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.

امروزه در میان مسلمین کسانی هستند که خودشان را ذلیل و بی ارزش کرده اند و در برابر جنگ روانی کفار سکولار جهانی خود را باخته اند و ابزار دست احزاب مختلف سکولاریستی و ارتدادی محلی و دارودسته ی منافقین داخلی شده اند؛ اینها نیز جزو همانهائی هستند که «وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِم» ( حج/ ۱۸) «وخدا هركه را بي‌ارزش كند، هيچ كسي نمي‌تواند او را گرامي و ارزشمند کند»

این موجودات در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام دورانها وجود داشته و خواهند داشت، پس خطاب ما در این بیانیه به صورت خاص به مومنینی است که در برابر شریعت الله موضع «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/۲۸۵) شنیدیم و اطاعت کردیم، گرفته اند.

در جمع بندی منابع شرعی متوجه می شویم: مناط، معیار و ملاک واحدی برای تعیین «دارالکفر» یا «دارالاسلام» بودن سرزمینی وجود دارد به نام «قانون» و «حاکمیت» که به دنبال خود اطاعت زیر دستان و تعیین مجازت و پاداش این زیر دستان را نیز به همراه دارد، و این یعنی همان مفاهیم و محتوای چهار گانه ی دین که عبارت بودند از: ۱- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت و فرمانبرداری ۴- مجازات و پاداش.

حالا در سرزمینی که این چهار معنی و محتوای دین، مختص دین «اسلام» است «دارالاسلام» است و سرزمینی هم که این ۴ معنی و محتوای دین مختص «کفر» است و توسط یکی از «کفار۶گانه» ی آشکار یعنی: ۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (مشرکین یا به زبان امروزین سکولاریستها) و ۶- مرتدین اداره می شود «دارالکفر» است.

در اینجا حق و ناحق با هم مخلوط نیست، ما هم اکنون در فتنه قرار نگرفته ایم، تعریف دارالاسلام و دارالکفر و معیارها و ملاک تشخیص این دو، هم در قرآن و هم در سنت صحیح و هم در آراء صحابه و هم در تمام مذاهب اسلامی مشخص و یکی است، و در برابر اینها ما با سخنان عده ای از علمای درباری و مفتی های طاغوتها و سخنان دارودسته ی منافقین و سکولار زده های لیبرال طرفیم؛ سخن واحد الله ورسولش و صحابه و تمام مذاهب اسلامی در برابر سخن این دسته قرار گرفته و هر دو سخن کاملاً مشخص و جدا از هم هستند. مهم این است شما کدام یک را می پذیری و در کدام طرف ایستاده ای؟

در این صورت می توانیم برای مشارکت خود در این سرنوشت جمعی در دارالاسلام ایران دلایلی کاملاً شرعی و عینی داشته باشیم، از جمله اینکه:

۱- از نظر عقیدتی و ایدئولوژیک «موظف» و «مکلف» به مشارکت اجتماعی در دارالاسلام هستیم بخصوص زمانی که دارالاسلام در مواجه با انواع جنگهای روانی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی تهدیدهای نظامی قرار گرفته باشد که بی تفاوتی ما نوعی «خیانت» به دارالاسلام و «خدمت» به دارالکفرهای سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین داخلی خواهد بود.

۲- شوراهای مختلف و انجمنهای مردم نهاد در دارالاسلام ایران تنها کانالهای قدرت گیری ما و خدمت رسانی به مسلمین بر اساس «مذهب» خودمان هستند.

۳- شوراهای مختلف و نهادهای مختلف مردم نهاد در دارالاسلام تنها ابزارهای جلوگیری از تولید تفرق و حرکت به سوی وحدت اسلامی و رسیدن به شوراهای اولی الامر صنفها و تخصصهای مختلف هستند که در نهایت منجر به شورای اولی الامر واحد مسلمین می گردند.

۴- «موجودیت» و «تقویت» ما در دارالاسلام ایران و «امنیت» ما با موجودیت و تقویت و امنیت دارالاسلام ایران گره خورده است و «تضعیف» دارالاسلام ایران بدون شک تضعیف تمام شریعتگرایان متصل به این دارالاسلام در سراسر دنیا و طبعاً منجر به تضعیف ما خواهد شد.

در این صورت واضح است که در همان ابتدای راه ما برای حفظ موجودیت و منافع اخروی و دنیوی خود میجنگیم که ثمرات این حضور به تمام اعضای دارالاسلام نیز خواهد رسید.

ما شریعت گرایان اهل سنت ایران به مدت ۴ دهه است که با قدرت حکومتی دارالاسلام ایران توانسته ایم در برابر کفار سکولار جهانی و بخصوص احزاب مختلف سکولار و مرتد محلی از اسلام و عزت و جان و ناموس و مال خود محافظت کنیم، اینها تحلیل تئوری نیست که نیاز به فکر کردن داشته باشد بلکه تجربیاتی است که ما شاهد وقوع آنها بوده ایم، علاوه بر این، تجربیات مختلف نشان داده است که ما به تنهائی هرگز توان مقابله با این سیل خروشان کفار متحد جهانی و مرتدین محلی را نخواهیم داشت و چنانچه این دارالاسلام از دست برود بدون شک دارالکفری سکولار جایگزین خواهد شد.

کسانی که آگاهانه یا جاهلانه در جهت تضعیف و نابودی این دارالاسلام در تلاش هستند و در جبهه ی جنگ روانی دشمنان قرار گرفته اند در واقع چه بخواهند چه نخواهند عزت را در درالکفرها و حاکمیت هریک از کفار آشکار ۶گانه و عقاید کفری آنها جستجو می کنند و بدون شک الله تعالی آنها را ذلیل خواهد کرد چنانچه عمر بن خطاب رضی الله عنه به صورت کلی می گوید: «نحن قومٌ أعَزَّنا اللهُ بالإسلامِ ولو ابتغینا العِزَّةَ فی غیرها أذَلنا الله »[۱] خداوند ما را به اسلام عزت داده است اگر عزت را در جای دیگر جستجو کنیم،خداوند ما را خوار و ذلیل می کند.

به اقوام مختلفی در سرزمینهای اسلامی نگاه کنید که غیر از سیستم اسلام سیستم سکولاریسم ویکی از مذاهب مختلف دین سکولاریسم را انتخاب کرده اند، نگاه کنید الله تعالی چگونه آنان را ذلیل کرده بعد از آنکه قرنها در عزت زندگی کردند؟!

بر این اساس، شورای بنیان جهاد علیه سکولاریسم در مناطق سنی نشین دارالاسلام ایران از تمام مسلمین و حتی اهل ذمه ای که خود را در سرنوشت جمعی این کشور شریک می دانند می خواهد که در عرصه های مختلف انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرده و این مشارکت را قبل از هر چیز حضور در جنگ روانی بر علیه دشمنان اسلام و دارالاسلام و تقویت مومنین شریعت گرا بدانند.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شورای مدیریت «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در دارالاسلام ایران  وامارت اسلامی افغانستان ۲۱/۳/۱۴۰۰ش


[۱] رواه الحاكم (۱/۱۳۰)، وصحَّحه الألباني في (سلسلة الأحاديث الصَّحيحة) (۱/۱۱۷)

عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن: تا زمانی که تجاوزات رژیم اسرائیل به غزه ادامه داشته باشد، اقدامات و تحرکات ما در حمایت از مردم فلسطین  ادامه خواهد داشت

م

عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن: تا زمانی که تجاوزات رژیم اسرائیل به غزه ادامه داشته باشد، اقدامات و تحرکات ما در حمایت از مردم فلسطین  ادامه خواهد داشت

زمانی که می بینیم کشورهایی چون امارات متحده تبدیل به صهیونیستهای عرب در حمایت از آمریکا و رژیم اشغالگر فلسطین و… شده اند دارالاسلام ایران جبهه ای را جهت مقاومت در برابر کفار خارجی و مزدوران محلی آنها به وجود آورده است که اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن یکی از آنهاست.
رهبر این اتحادیه طی سخنانی گفت:

  • دشمن صهیونیستی، غیرنظامیان غزه را پس از دستگیری، دست‌بند زدن به آنها و گاهی برهنه کردن آنها، اعدام می‌کند.
  • رژیم اشغالگر با گلوله‌ها و موشک‌های آمریکایی، انگلیسی و آلمانی، کودکان و زنان غزه را به قتل می‌رساند.
  • مجروحان غزه بیش از ۶۵ هزار نفر هستند که با شرایط فاجعه‌بار و عمل جراحی بدون بی‌هوشی روبرو هستند
  • دشمن با وقاحت تمام بیمارستان‌ها را اهداف نظامی اعلام می‌کند که بیانگر ورشکستگی اخلاقی و سیاسی اوست.
  • جهان در برابر رنج هولناک مردم غزه و محرومیت آنها از دارو و حتی کپسول‌های اکسیژن، سکوت کرده و فقط به تماشا نشسته است.
  • درد و رنج و مظلومیت غزه، نفرینی است که گریبان آمریکا، رژیم اسرائیل و حامیان آنان را خواهد گرفت.
  • همزمان با ادامه تجاوزات و محاصره و افزایش درد و رنج مردم غزه، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی تصمیمی مبنی بر توقف کمک مالی به آنروا گرفتند.
  • تصمیم آمریکا و رژیم اسرائیل برای توقف کمک مالی به آنروا پس از تصمیم دیوان بین المللی دادگستری اتخاذ شد.
  • تصمیم آمریکا علیه آنروا، بیانگر وحشگیری هولناک علیه مردم غزه و نیز بیانگر بیدادگری غرب و ورشکستگی اخلاقی و انسانی آن است.
  • حکم دیوان بین‌المللی دادگستری ضعیف بوده و متناسب با حجم جنایات رژیم اسرائیل علیه مردم غزه نیست.
  • نهادهای بین‌المللی زیر نفوذ و سلطه آمریکا هستند و به رغم اهمیت و حساسیت پرونده، تصمیمات صادره از نهادهای بین‌المللی اثرگذار نیستند.
  • شرم‌آور است که دشمن اسرائیلی عضو سازمان ملل است؛ این با حق و حقیقت و عدالت و انصاف مغایرت دارد.
  • مایه تاسف است که هنوز وجدان برخی نظام‌های عربی و اسلامی بیدار نشده است و برخی از این نظام‌ها حتی کالاهایی را به دشمن عرضه می‌کنند.
  • اگر عرب‌ها به حمایت از مردم فلسطین در غزه روی می‌آوردند، می‌توانستند بسیار تاثیرگذار عمل کنند و به آزادی فلسطین دست می‌یافتند.
  • صبر و استقامت مبارزان در غزه به رغم رنج و سختی فراوان و سلاح‌های تخریبی ارتش اشغالگر، بسیار افتخارآمیز است.
  • بمباران اخیر تل‌آویو توسط گردان‌های القسام یک دستاورد بسیار مهم است.
  • ما از آمادگی بالایی برای هدف قرار دادن تمام کشتی‌هایی که عازم اراضی اشغالی هستند، برخورداریم و آمریکا و انگلیس فقط خود را به دردسر انداختند.
  • مردم ما ثابت کرده‌اند که هدف، کشتی‌هایی هستند که به سمت اراضی اشغالی حرکت می‌کنند، در حالی که بقیه کشتی‌ها از امنیت کامل برخوردار هستند.
  • آمریکا نتوانست از کشتی‌هایی که به سوی فلسطین اشغالی حرکت می‌کنند، محافظت کند و خود به این امر اعتراف کرد.
  • آمریکا خواست قدرت‌نمایی کند اما به همراه انگلستان شکست سختی خوردند و حتی نتوانستند امنیت کشتی‌های خود را تامین کنند.
  • رژیم صهیونیستی باید از عبور کشتی‌ها از تنگه باب‌المندب به سوی اراضی اشغالی ناامید شود و باید تاوان تجاوزات مستمر خود علیه غزه را بپردازد.
  • تا زمانی که تجاوزات رژیم اسرائیل علیه غز ه ادامه دارد، ما بدون توجه به موضع آمریکا، به عملیات خود ادامه می دهیم. موضع آمریکا هیچ تاثیری بر موضع کشور ما ندارد.
  • تصمیم بایدن برای حمله به کشورمان به منظور حفاظت از کشتی‌های اسرائیلی، با قانون اساسی آمریکا  نیز مغایرت دارد و باعث برانگیختن اعتراضاتی در آمریکا شد.
  • تجاوز آمریکا به کشور ما باعث می شود که ما توانایی‌های نظامی خود را بیش از پیش توسعه دهیم و این امر از موشک‌های پیشرفته‌ای که پرتاب می‌کنیم، مشخص است.
  • از نشانه‌های شکست آمریکا در تحقق اهدافش در تجاوز به یمن، روی آوردن دولت بایدن به چین  برای مداخله است.
  • اقدامات و تحرکات مردمی از جمله بسیج مردمی  یمن برای حمایت از غزه بخشی اصلی از نبرد ما را تشکیل می‌دهد.
  • بیش از ۱۶۵ هزار نفر در اکثر استان‌های یمن به بسیج مردمی برای حمایت از غزه ملحق شدند. همچنین بیش از ۶۰۰ هزار نفر با عزم و اراده و علاقه فراوان در حال آموزش عمومی و تخصصی برای مشارکت در نبرد هستند.
  • تا زمانی که تجاوزات رژیم اسرائیل به غزه ادامه داشته باشد، اقدامات و تحرکات ما در حمایت از مردم فلسطین  ادامه خواهد داشت.
  • مردم یمن یک ارتش مسلح آماده و باتجربه است و آمریکا در ارعاب ما با انجام حملاتی نافرجام، موفق نخواهد شد.
  • آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی باید بدانند که نمی‌توانند عزم و اراده ملت ما را بشکنند.
  • راهپیمایی‌ها و تظاهرات در یمن در هیچ کشوری در جهان نظیر ندارد.

چرا باید بر آمریکا به عنوان سرافعی و دشمن شماره یک تمرکز کرد؟

چرا باید بر آمریکا به عنوان سرافعی و دشمن شماره یک تمرکز کرد؟

آمریکا را باید از زمان تأسیس آن و قتل عام آنهمه بومی سرخ پوست شناخت و بعد کارنامه ی آن را در شیوه ی برخورد با جوامع دیگر بررسی کرد تا به این شعارها و دروغهای عوام فریبانه ی آن و مزدورانش پی برد . در رد این دروغهای آشکار مطالب زیادی گفته شده در اینجا تنها به سه سند تاریخی اشاره می کنیم که در کارنامه ی سیاه و کثیف آمریکا نوشته شده است:

آمریکا تنها در جنگ ویتنام در ۱۹۶۳ ن ۱۶۰ هزار انسان را کشت و ۷۰۰ هزار نفر را فقط شکنجه داد و به ناموس ۳۱ هزار زن و دختر تجاوز کرد و کلیه‌ی ۳ هزار نفر را در آورد و ۴ هزار نفر را سوزاند و ۴۶ روستا را با سلاح شیمایی از بین برد.

نمونه ی دیگر را از زبان سیمور هرش  یکی از رونامه نگاران آمریکائی بشنویم که در سخنرانی خود در سندیکای آزادی های مدنی از فیلم محرمانه ای پرده برداشت که در همین زندان ابوغریب عراق کودکان و نوجوانان توسط نظامیان آمریکائی مجبور به تجاوز به زنانی می شدند.

هرش می گوید: « در آنجا زنانی بودند که ممکن است، برخی از شما حاضران درباره آنها شنیده بودید که نامه هایی برای شوهران خود که آنها نیز در ابو غریب در بازداشت بودند، می فرستادند و یا به هر طریق ممکن با آنها تماس می گرفتند و التماس می کردند که بیاید و به خاطر فلان تعرض و هتک حرمتی که به آنها صورت گرفته بود و شرایط روحی و روانی بسیار غیر انسانی و اهانت باری که در آن به سر می بردند، به هر طریق ممکن جانشان را بگیرند و آنها را از آنچه در آن بسر می بردند، نجات دهند.

هرش می افزاید: واقعاً می دانید، چه برسر این زنان می آمد که اینگونه به شوهران خود التماس و استغاثه می کردند؟ .. مسلماً خیر .. اما من به شما می گویم .. این زنان با پسران جوان و نوجوان و حتی در مواردی که در فیلم هم نشان داده شده، با پسران کم و سن سالی بازداشت شده بودند که مقابل دوربین ها اقدام به تجاوز و تعرض به آنها می کردند.

فاجعه بارترین و دردناک ترین صحنه این فیلم صدای ضجه ها و گریه های این پسران جوان و نوجوان بود که به شدت وحشت زده و ترسیده بودند .. تردید ندارم، حکومت هایتان صدای ضجه ها و استغاثه های این کودکان و نوجوانان را ضبط کرده و در اختیار دارد .. و ایمان دارم، آن ضجه ها و التماس ها، عاملان این جنایات را رسوا خواهد کرد.

هرش به صراحت اعلام می کند که: آشکار گردید، زنانی که از سوی این پسران مورد تجاوز قرار گرفتند، مادران آنها بودند.

این است چهره ی واقعی آمریکا. خوب ممکن است بگوئید که این مال یک دهه ی قبل است و الان آمریکا اهلی شده است اما صرف نظر از تمام جنایات و وحشی گریهائی که هم اکنون در یمن و سومالی و سوریه و افغانستان  انجام میدهد باید عرض کنم که  در عرض کمتر از یک هفته ۳۰۰۰ زن و بچه و پیر و جوان مسلمان را در باغوز سوریه با حمایت کوردهای سکولار و مرتد سوزاند و از بین برد و هم اکنون نیز حامی رژیم جنایتکار صهیونیستی است که در عرض چند روز گذشته ۲۷هزار مسلمان را در غزه قتل عام کرده که بیشتر از ۲۰هزار نفر از این قربانیان را زنان و کودکان و سالخوردگان مسلمان تشکیل می دهد.

 چنین جانور درنده و سکولاری اصلاً می فهمد انسان چیست و ارزشهای انسانی چه هستند؟

با جارو کردن این جانور درنده از سرزمینهای اسلامی  تمام جوجه جنایتکاران نیز خودبه خود از بین خواهند رفت و ماندگاری این جنایتکاران به ماندگاری آمریکا در منطقه گره خورده است، پس اگر خواهان آزادی سرزمینهای اسلامی و از بین رفتن اینهمه ظلم و فساد و جنایت نسبت به مسلمین هستیم باید بر آمریکا تمرکز کرد

با تمرکز بر دارالاسلام ایران و جهاد شافعی های غزه، نگاهی به حکومتهای اسلامی بر دارالاسلام در مسیر تاریخ  (۲)

با تمرکز بر دارالاسلام ایران و جهاد شافعی های غزه، نگاهی به حکومتهای اسلامی بر دارالاسلام در مسیر تاریخ  (2)

به قلم: کیوان مریوانی

نکته دیگر این است که حاکمان بر مسلمین در آن زمان ها خواهان خلافت بوده و در امر رسیدن به خلافت اسلامی کوتاهی کرده اند اما در این زمان که مومنین قصد دارند با تمسک به شورا و نظارت عمومی بار دیگر با ارتقاء دادن این حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی بار دیگر به خلاف اسلامی بر منهاج نبوت برگردند عده ای به واسطه تبلیغات سوء کفار و مرتدان سکولار داخلی و دارودسته ی منافقین بومی خلافت را نوعی کهنه پرستی می دانند و به آن خرافات می گویند آیا چنین شخصی حاضر است که اصلاً خلیفه تعیین کند!؟ آیا تعیین خلیفه فرض کفایی نیست که حتماً باید عده یا برای کسب آن تلاش کنند؟ یا به قول این دسته، مسلمین باید تا زمان نامعلومی در گناه بمانند به امید اینکه الله خلیفه ای را از آسمان نازل کند.

عثمان بن عفان رضی الله عنه خلیفه راشد رسول الله صلی الله علیه وسلم درست گفته است آنجا که می‌گوید: إن الله ليزع بالسلطان ما لا يزع بالقرآن (ابن باز، مجموع فتاوى ابن باز ۳۶۷/۳). همانا خداوند بوسیلهء ‌حکومت از کارهایی جلوگیری می‌نماید که بوسیلهء ‌قرآن جلوگیری نمی‌شوند. بله، با خلافت اسلامی و قدرت حکومتی آن کاری انجام می شود که صرفاً با تذکر هزاران آیه و حدیث انجام نمی شود و باید به این قدرت رسید.

حقیقت این است که باید با زور و قدرت عده ای را مدیریت کرد نه با سخنرانی و خطبه و تظاهرات و… چرا که اگر مسلمینرا به سوی راه صحیح و به وسیله قدرت راهنمایی ننمود پس باید منتظر حضور آنان در پای صندوق های رأی گیری به سبک دموکراسی خواهان سکولار شد همانگونه که در مصر و تونس و لیبی می بینیم…

به مخالفان دارالاسلام ایران می گوییم اگر شما از قیامت نمی ترسید و برایتان مهم نیست که حال مومنین به چه عاقبتی می انجامد پس ما مانند شما نیستیم و همه اسباب شرعی را برای جمع امت به کار می گیریم و در عجزمان هم معذور هستیم ان شاء الله.

شما در خواب غفلت و در توهمات فرقه بازی به بهانه های پوچ جاهلی بمانید تا کفار سکولار جهانی و مرتدان سکولار داخلی و دارودسته ی منافقین بومی هویت اسلامی و مسیر صحیح حرکت به سوی حکومت اسلامی بر منهاج نبوت را با دلخوش کردن شماها به تفرق و حزب بازی و ضرار سازی مسخ و نابود کنند اما ما دست روی دست نمی گذاریم بلکه فرمان الله را به جای آورده و احکامش را بدون در نظر گرفتن مصلحت های دروغین اجرا می نماییم هر چند شما خوش نداشته باشید و بدانید که برپایی این دین با کتابی هدایتگر و شمشیری یاری دهنده ممکن است و جز «اهل جماعت شدن» راهی نیست.

شما در خواب بمانید تا دارالاسلام ایران به تدریج با «جبهه» ای که از شافعی های غزه تا یمن و حنفی های سوریه تا افغانستان و شیعیان جعفری سراسر دنیا و زیدی های یمن و سلفی های کردستان عراق و اخوانی ها و… تشکیل داده  سرزمین شما را تصرف کند و آن وقت است که انگشت پشیمانی خواهید گزید…

شمایی که به زندگی در دارالکفر  و تفرق و ضرار سازی و جنگهای داخلی و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و پشت بستن به یکی از کفار سکولار خارجی یا داخلی عادت کرده اید و فقط در پوست مرد هستید و حقیقت شما چیز دیگری است، اگر شما مرد میدان جهاد از کانال جماعت واحدی نیستید و نمی توانید به سفارش رسول الله صلی الله علیه وسلم «اهل جماعت» شوید پس بگذارید مردان آن پیش بیایند و بینی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین سکولار محلی را به خاک بمالند و با سم پراکنی ها و شبهات خود مانع «اهل جماعت شدن» سایر مومنین صادق نشوید.

خودتان هم می دانید سرگردان شده اید، نمی دانید از حماس و جهاد غزه حمایت کنید یا نه؟ چون در صورت باید از دارالاسلام ایران نیز حمایت کنید اما… بدانید که دین الله با «اهل جماعت» یاری شده است و این شما «اهل تفرق و حزب بازی و ضرار سازی» هستید که زیان خواهید کرد…

با تمرکز بر دارالاسلام ایران و جهاد شافعی های غزه، نگاهی به حکومتهای اسلامی بر دارالاسلام در مسیر تاریخ  (۱)

با تمرکز بر دارالاسلام ایران و جهاد شافعی های غزه، نگاهی به حکومتهای اسلامی بر دارالاسلام در مسیر تاریخ  (1)

به قلم: کیوان مریوانی

الحمد الله القوى المتین والصلاة والسلام على من بعث بالسیف رحمة للعالمین، اما بعد :

با قدرت گیری روز افزون دارالاسلام ایران و جنگ سیستماتیک آن با آمریکا و ناتو و صهیونیستها در منطقه و با قوت گرفتن احتمال خروج آمریکا از عراق و سوریه و گسترش قدرت دارالاسلام ایران به سوی یمن و … و با سخنان رهبران حماس و جهاد اسلامی فلسطین در میزان همسو بودن و هم جبهه ای بودن آنها با محور مقاومتی که دارالاسلام ایران رهبریت سیتماتیک آنرا بر عهده دارد، بحث های بی پایه و اساسی در مورد حکومت اسلامی وچگونگی شکل گیری آن مطرح شده است که نویسندگان آن از این حالتها خارج نیستند:

  • یا کسانی بوده اند که به شدت از فرهنگ سکولار دمکراسی غربی شگفت زده و حیران بوده اند و نوعی اسلام به اصطلاح لیبرال و آبکی را نمایندگی می کنند
  • یا وعاظ السلاطین و دعوتگران به سوی جهنم و الرویبضه ای که به عنوان سربازی در بخش جنگ نرم و روانی و تبلیغی طاغوتها انجام وظیفه می کنند
  • یا حسودانی اهل فرقه بازی که انصاف و عدالت را کنار نهاده و تحمل دیدن فضل الله را بر بندگانش نداشته اند
  • –          یا آنکه افرادی بودند که کبر و غرور در سینه آنها موج می زده است در نتیجه با دست گرفتن به نصوص متشابه و اقوال شاذ علما، حاکمیت بر دارالاسلام ایران را رد کرده اند تا شاید گناه خود را در تخلف از «اهل جماعت شدن» به گونه ای توجیه کنند .

اما اگر انسان مقداری انصاف داشته باشد و بدون تعصب به خلافت اسلامی در مسیر تاریخ در زمان خلافت راشده و پس از آن حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی بنی امیه و بنی عباس و عثمانی ها و واکنش اهل علم نسبت به این حاکمیتها نگاه کند خواهد فهمید که مفهوم «اهل جماعت شدن» فراتر از آن چیزی است که عقل های آنان درک می کند.

ابتدا به خلافت راشده پس از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم نگاه می کنیم:

رسول الله صلی الله علیه وسلم فوت کرده و حال آنکه صحابه کرامحتی قبل از دفن ایشان به مشورت درباره تعیین خلیفه پرداخته اند چرا که آنان اینگونه از رسول الله فرا گرفته بودند که امت اسلامی نباید حتی یک روز بدون رهبر و امام باشد و مومنین نباید برای چند لحظه هم بدون جماعت باشند و جماعت تنها با یک امیر و رهبر بر دارالاسلام به وجود می آید تا اینها «اهل جماعت» شوند، در نتیجه فقط در مدینه پایتخت آن زمان دارالاسلام تعیین می شد که شورای اولی الامر در آن حضور داشتند بدون آنکه منتظر جواب از بقیه شهرها مانند مکه و غیره باشند و کسی هم ادعا نکرده که چون با او مشورت نشده پس رهبریت صحیح نیست و باطل است.

اما این که اجماع امت یا اهل حل و عقد شرط صحت خلافت است پس لازمه این سخن ابطال خلافت علی بن ابی طالب رضی الله عنه است چرا که بسیاری از صحابه مانند طلحه و زبیرو… به او بیعت ندادند و خلافتش هم صحیح بود.

اما پس از تنازل حسن بن علی رضی الله عنهما از خلافت و اجتماع دوباره امت بر یک شاه، دیگر خبری از اهل حل و عقد نیست و تمامی شاهان به صورت موروثی به حاکمیت بر دارالاسلام رسیده اند و با آنکه اهل علم هرگز این شاهان را به عنوان خلیفه قبول نداشته اند اما این حاکمیت آنها نیز در حالت ضرورت و اضطرار پذیرفته شده است و اهل علم «اهل جماعت» این حاکمیتها شده اند و چنانچه کسی با قدرت بر حاکم وقت شورش کرده و صاحب قدرت شده است نیز در معروف و در غیر معصیت الله به او بیعت داده اند همچنانکه عبدالملک بن مروان که بر عبدالله بن زبیر خروج کرد و پس از شهادت او خود را حاکم خواند.

در زمان شاهیگری بنی عباس می بینیم که کشمکش برای  حاکمیت به اوج خود رسیده و تعداد حاکمانی که به دست خروج کنندگان کشته شده اند کم نیست. البته شرط قریشی بودن که مورد پذیرش تمام مذاهب اسلامی است در شاهیگری امویان و عباسیان وجود داشته اما در عثمانی ها این شرط هم وجود نداشته اما باز هم علما به صحت حاکمیت آنها فتوا دادند.

حال آن کسانی که دم از رضایت امت برای تعیین حاکمیت قبل از بازگشت خلافة علی منهاج نبوة  می زنند آیا می دانند که بیش از هزار سال از تاریخ  مسلمین حاکمها بدون رضایت و حتی مشورت مسلمین انتخاب شده اند؟ آیا در چنین حالت ضرورت و اضطراری که پیش آمده به بطلان حاکمیت اموی و عباسی و عثمانی فتوا می دهند و خودشان اهل فرقه بازی و تفرق می شوند و از «اهل جماعت بودن» استعفا می دهند؟

ادامه دارد …. ان شاء الله

درسهایی از زندگی عُـتـبـه بن غَـزوان  (رض)

درسهایی از زندگی عُـتـبـه بن غَـزوان  (رض)

ارائه: ابومحمود کندزی

عُـتـبـه (رض) سابقین اول بود و هفتمین نفری بود که اسلام آورد و جزو مهاجرین اولیه به حبشه  و سپس به مدینه بود و تیرانداز ماهری نیز بود، کنیه اش ابوعبدالله و ابوغزوان بود [۵۱۳۵ مستدرک حاکم] 

وقتی در حبشه بود، غم و پریشانی اش برای پیامبر صلی الله علیه وسلم زود باعث شد به مکه برگردد و سپس به مدینه هجرت کرد و در تمام جنگها شرکت فعال داشت.

عمر بن خطاب (رض) برای آزاد سازی شهر اُبُلّه که تا آنوقت ایرانیانی بودند که آن را به محلی برای حمله به مسلمانان تبدیل کرده بودند، تصمیم میگرفت … چون مسلمانان بیشترشان در جهاد به سر میبردند و در مدینه جز تعداد اندکی در اطراف خلیفه نمانده بود ..

در نتیجه عمر فاروق (رض) باید فرمانده ای زیرک و باتجربه انتخاب کند . چندی نگذشت فریاد براورد: یافتم , بله یافتم ، به بستر خواب رفت وبه خود میگفت; مجاهدی است که  بدر احد خندق و دیگر غزوه ها را دیده است و شمشیری او را نگزید و تیرش به خطا نرفت و هفتمین نفری بود بر این کره خاکی به اسلام پیوست

فردا دستور داد عتبه بن غزوان )رض( را برایش صدا زنند  و فرماندهی سیصد وچند نفر را به او داد و فرمود; زینهار! در مورد موضوع ولایت خود ازخدا بترس ، نفس و هوا تورا به تکبر و خودخواهی نخواند که آخرتت را هدر دهد ، تو گمراه بودی خداوند تو را هدایت داد و حالا فرمانروا شده ای [۳۱۵/۱ استيعاب ابن عبدالبر] 

 عتبه در صف اخر سپاهش به زنان پرچمهایی داد و گفت; وقتی دو سپاه بهم رسیدند گرد وخاک به راه اندازید. همین که به اُبُلّه رسیدند سرزبازان فارس به پرچمهای برافراشته نگاه کردند ودیدند که پشت سر آنها گرد وخاک بلند شده به خود گفتند; اینها پیشقراول هستند ، پشت سرشان حتما سپاهی انبوه است، آنگاه ترس و اضطراب وجودشان را گرفت و فرار کردند

عتبه بن غزوان (رض)  بدین ترتیب بدون اینکه حتی یکنفر را به کشتن دهد اُبُلّه را تسخیر کرد و به غنایم بیشماری دست یافتند که هرگز ندیده بودند .. عتبه ترسید که یارانش به خوشگذرانی عادت کنند لذا به ساختن شهر بـصـره اقدام کرد

عتبه که دید یارانش در رفاه هستند لذا آنها را درمسجد جمع کرد و گفت; دنیا فناپذیریِ خود را به ما هشدار داد شما از این دنیا به خانه ای که هرگز ازبین نمیرود درحال انتقال هستید پس با بهترین زاد و توشه حرکت کنید

سنگی از لبه ی دوزخ به داخل آن انداخته میشود و  هفتاد سال در ان پایین میرود و به قعر آن نمیرسد و به خدا قسم! از گناهکاران پر میشود و به ما گفته شده که : فاصله دو درِ بهشت، مسیر  چهل سال راه است و روزی می آید که بهشت پر میشود 

 ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم بودیم و جز برگ درخت، خوراکی نداشتیم به گونه ای کناره دهانمان زخمی می شد، لباسی یافتم و آن را به دونصف تقسیم کردم و نصفش را به  سعد بن مالک دادم و هردو عورتمان را پوشاندیم در حالی که امروز هرکدام ازما امیر شهری هستیم، من از  تکبـر کردن به خدا پناه میبرم  [صحیح مسلم ۲۹۶۷ کتاب زهد]

مختصری از هجرت و جایگاه هجرت در آیات و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم

مختصری از هجرت و جایگاه هجرت در آیات و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم

جمع آوری: جوتیار الکوردی

زمانی که بحث از هجرت است و تاریخ مسلمین نیز بر اساس هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم تعیین شده است یعنی: هجرت جسمی و بدنی از مکانی به مکانی دیگر، یعنی: هجرت از دارالکفر به دارالاسلام.

دارالاسلام یعنی: سرزمینی که قانون اساسی آن بر اساس فقه یکی از مذاهب اسلامی باشد مثل ایران و افغانستان و بخشهایی از سومالی و یمن و مالی کنونی؛ و اولویت با سرزمینی است که از نظر زمانی قبل از سایر دارالاسلامها تشکیل شده است.

  1. فضیلت هجرت

الله سبحانه تعالی می فرماید:{ وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}[النساء_۱۰۰] و کسی که در را الله هجرت کند در زمین جاهای امن فراوان و گشایش (در رزق و روزی) می یابد. و کسی که به قصد هجرت به سوی الله و پیامبرش ، از خانه خود بیرون رود، آنگاه مرگش فرا رسد، قطعاً پاداشش بر الله ست. و الله آمرزنده ی مهربان است.

  • لزوم و وجوب نیت هجرت

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:{ فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ , فَهِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ , وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى لدُنْیَا یُصِیبُهَا أَوْ امْرَأَةٍ یَنکحهَا , فَهِجْرَتُهُ إلَى مَا هَاجَرَ إلَیْهِ }.[متفق علیه] لذا هر کس هجرتش به سوی الله ورسولش بوده قطعاً هجرتش به سوی الله ورسولش است ، و هر کس هجرتش برای دنیا بوده تا بدان برسد و یا زنی بوده که با او ازدواج نماید پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سو هجرت نموده است .

  • پایان نا پذیری هجرت

رسول الله صلی علیه وسلم فرمودند:{ لا تنقطع الهجرة حتي تنقطع التوبة و لا تنقطع التوبة حتي تطلع الشمس من مغربها}[رواه ابو‌داود] «هجرت قطع نميشود تازمانيكه توبه قطع شود وتوبه قطع نميشود تااينكه خورشيد از مغرب طلوع كند».

هجرت : عن کثیر بن مرة أن أبا فاطمه حدثه أنه قال : یا رسول الله حدثنی بعمل استقیم علیه وأعمله فقال له رسول الله صلی الله علیه وسلم: (علیك بالهجرة فإنه لا مثل لها}[رواه النسائي] کثیر پسر مره می گوید: ابو فاطمه به من گفت: برای پیامبر گفتم، مرا به کاری رهنمایی کن که بر آن استقامت و پایداری داشته باشم. پیامبر صلی الله وعلیه وسلم فرمودند: “به هجرت اهتمام و عنایت داشته باش که عملی بی نظیر است”. به روایت نسائی

  • هجرت باعث محو و نابودی گناهان می‌شود

رسول الله صلی علیه وسلم فرمودند:أما علمتَ أن الاسلامَ يهدمُ ما كان قبلَه، وأن الهجرةَ تهدِم ما كان قبلَها، وأن الحجَّ يهدِمُ ما كان قبلَه) رواه البخاری ومسلم / در حدیث عمرو بن‌العاص رضی الله عنه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند : آیا  نمی دانی که اسلام آوردن و هجرت کردن و حج گزاردن گناهان پیش از آنها را محو می کند؟)

  • هجرت نشان راستی صداقت است

الله سبحانه تعالی می فرماید:{لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُون}[حشر_۸](این اموال فَی) برای فقرای مهاجری است که از خانه و اموال‌شان بیرون رانده شدند، از الله فضل و خشنودی می‌طلبند، و الله و پیامبرش را یاری می‌کنند، آنها راستگویانند.

  • گناه کسی که از هجرت سر باز  زند

الله سبحانه تعالی می فرماید:{إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}[النساء_۹۷]

همانا کسانی که فرشتگان جانشان را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند (فرشتگان) به آنان گفتند: شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در زمین مستضعف بودیم» (فرشتگان) گفتند: «مگر سر زمین الله، پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟» بنابراین جایگاهشان دوزخ است و بدجایی است.

سهل انگاری حاکمیت ایران در مناطق سنی نشین در برابر ضرار سازها

سهل انگاری حاکمیت ایران در مناطق سنی نشین در برابر ضرار سازها

به قلم: مسعود سنه ای

این روزها برای ما جای سوال است که چرا حاکمیت بر ایران که فلان شخصی که ادعای پیامبر بودن در گرگان دارد یا فلان شخص که ادعای مهدی موعود بودن در جمکران و… دارد را فورا دستگیر کرده و اجازه ی ادامه ی فعالیت به این منحرفین نمی دهد؟

یا چرا حاکمیت بر ایران فعالیت منحرفینی چون دروایش و صوفی های منحرف میان شیعه مثل دروایش گنابادی و علی اللهی ها و… را محدود و حتی در مواردی از بین برده اما با آنکه می داند فلان فکر برای ایمان و سلامت عقیدتی و فکری جامعه ی اهل سنت ضرر دارد و در حال تبدیل اهل سنت ایران به سربازان آمریکا و ناتو و احزاب سکولار و خائن محلی هستند، با این وجود ما شاهد واکنش اسلامی خواسته شده در شریعت از سوی حاکمیت بر خود نیسیتم؟

مکتب سعدی قریشی از پس مانده ها و انشعابات مکتب احمد مفتی زاده و دارودسته ی بنگاه تجاری دعوت و اصلاح اردوغانیسم و صوفی های منحرف سکولار زده و دارودسته ی عبدالحمید زاهدان پریشان گو و امثالهم آفتهائی هستند که امتحان خود را به کرات در میزان مضر بودنشان برای ایمان و اتحاد و جامعه ی اهل سنت نشان داده اند.

جواب اين است كه بياييد حساب كنيم آيا چيزى به عنوان آزادى بيان مطلق در بين عقلاء پسنديده است يا نه؟ به طور مثال، اگر گوشت مسموم قاچاقى وارد كشور شود، مردم مى گويند: چرا گوشتى كه داراى برفك و جنون گاوى است، وارد كشور شده؟ آيا معقول است دولت بگويد: آزادى است و تاجر در واردات، آزاد است؛ شما نخوريد؟ اين را از هيچ حاكمى نمى پذيرند و مى گويند: تو ضامن سلامت مردم هستى و بايد واردات را كنترل كنى.

در مسائل فكرى و فرهنگى نيز نظريه پردازى ها و اظهار نظرها و تنوع سليقه ها در جامعه مجاز است و حتى حضور و فعاليت پيروان اديان ديگر در جامعه اسلامى، پذيرفته شده است؛ تا وقتى كه آن فعاليت ها به حد توطئه نرسد و تبليغ بر ضد ضروريات و مقدسات دين صورت نگيرد و اگر به اين مرحله رسيد، علاوه بر حساسيت همه مردم، دولت و حاكم اسلامى نيز بايد وارد عمل شوند (چنان كه درباره سلمان رشدى چنين اتفاقى افتاد).

در حقيقت بحث آزادى انديشه و تحقيق نيست؛ بلكه بحث نيروسازى و تضعيف جامعه مسلمانان و تهیه سرباز مجانی برای دشمنان اسلام و مسلمین و دارالاسلام ایران است. اسلام، اجازه عوام فريبى در هيچ زمينه اى را به كسى نمى دهد. در مجامع عمومى، آزادى بيان، مقيّد به مصلحت و سلامت عموم مردم و عدم عبور از خط قرمزهای جامعه است.

 مسئولین حکومتی دارالاسلام ایران باید به تکالیف شرعی خود عمل کنند و گرنه روزی باید پاسخگوی سهل انگاری های خود در برابر این آفتها و ضرار سازها باشند، هر چند آن روز قیامت باشد، اما در هر صورت باید حساب پس بدهند که چرا جهت سلامت عقیدتی و درونی مسلمین و محافظت از اتحاد دارالاسلام و جلوگیری از فعالیت فرقه سازان مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم با ضرار سازها و فرقه بازها برخورد نکردند؟

حکایت بسیار جالب واندرز بسیار بزرگ در سکوت مرگبار مسلمین به جنایات آمریکا و انگلیس و صهیونیستها در یمن

حکایت بسیار جالب واندرز بسیار بزرگ در سکوت مرگبار مسلمین به جنایات آمریکا و انگلیس و صهیونیستها در یمن

به قلم: فضل احمد هراتی

‌سالهای سال است که مجریان جنگ روانی کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی و منابر مساجد و… زیدی های یمن را به دروغ متهم به توهین به اصحاب رسول الله می کنند، یا می گویند زیدی ها و مردم غزه شیعه ۱۲ امامی شده اند و…. و به این شکل مسلمینی که می دانند دشمنان به آنها دروغ می گویند اما در برابر جنایات این دشمنان نسبت به مسلمین یمن و غزه سکوتی مرگبار کرده اند و عملا در جبهه ی این دشمنان قرار گرفته اند.

گویند مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند
کفش‌هایش را گذاشت زیر سرش
و خوابید.
طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از آن دو نفر گفت: طلاها را بگذاریم پشت منبر… آن یکی گفت: نه ! گویا آن مرد نخوابیده و وقتی ما برویم
طلاها را بر میدارد. گفتند: امتحانش میکنیم کفش‌هایش را از زیر سرش برمیداریم اگر بیدار باشد معلوم میشود. مرد که حرفای آن‌ها را شنیده بود خودش را بخواب زد.
آن دو، کفش‌هایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان نداد. گفتند پس حتما خواب است طلاها را بگذاریم پشت منبر… بعد از رفتن آن دو فرد، مرد خوش باور بلند شد و رفت که جعبه طلای آن دو رو بردارد اما اثری از
طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفش‌هایش را بدزدند…!
پس باید بدانین دشمن مانند دزد هوشیار بسیار مکارانه در کمین است بناء باید بیدارانه گام بردارید وهیچوقت خودتان را درخواب غفلت، جهل ونادانی نزنید که درفرجام خود ضربه سنگین خورده وآب را درآسیاب اغیار می ریزانید و ناخواسته در جبهه ی دشمنان قرار می گیرید.